از ابتدا که عالم امکان درست شد
شعرخوانی - شب هشتم محرم الحرام 1394
از ابتدا که عالم امکان درست شد
لوح و قلم ستاره و کیهان درست شد
غیر از خدا علی و پیمبر کسی نبود
از نور مرتضی گِل عالم درست شد
وحی از خدا به حضرت ختم رُسل رسید
هِی از علی نوشت و قرآن درست شد
اصلاً تمام دین زِ علی گفته است و بس
محض ولای اوست مسلمان درست شد
او اولین کسی است که اَشهد سروده است
اینجا به بعد بود که ایمان درست شد
جمعی محب و عاشق حیدر به دور هم
گرد آمدند و ملت ایران درست شد
ایرانی ام و شیعه ی حیدر هزار شکر
عمرم شده است بیمه ی حیدر هزار شکر
شکر خدا که این دل من هم شکار شد
آنقدر از شراب علی زد خمار شد
مست علی و مات جمال خدایی اش
عشقش هبوط کرد و زمین بی قرار شد
این شیر شَرزه کیست که مستانه میرسد
ارباب عالم است به دُل دُل سوار شد
از راه میرسد که قیامت به پا کند
او یک نگاه کرد و جهان تار و مار شد
تیغ دو دم به دست علی چرخ میزند
بیچاره آن کسی که به تیغش دچار شد
یک مدعی پرید زِ خندق عبور کرد
تا خواست حرکتی بکند تار و مار شد
تفریح کودکی علی بدر و خندق است
تنها رفیق بچگی اش ذوالفقار شد
همسایه ی خداست علی پس عجیب نیست
دیوار کعبه جامه دران مستِ جار شد
این کار حیدر است که در لیلة المَبیت
خفتن میان حادثه را عهده دار شد
آقا شدن مولا شدن فقط و فقط کار حیدر است
شیعه تمام عمر بدهکار حیدر است
ماه محرم است و غمی بین سینه است
هنگام بغض زینب و داغ سکینه است
آری کنار ذکر حسین یا حسن بگو
این روضه چون به نام غریب مدینه است