دیگه باید چیکار کنم که بخوابی که بخوابی
شور - شب
7 محرم الحرام 1390 هیئت بین الحرمین
دیگه باید چیکار کنم که بخوابی که بخوابی
این قطره های اشکم هست ولی نیست قطره ی آبی
به روی ما آبو بستن ، قصمون دلگیره مادر
ندارم شیری و این نیست به خدا تقصیر مادر
اِنقَدَر بیتابی کردی که سرم نیست سامونم نیست
آسمونو دیدم اما خبری از بارونم نیست
... علی علی (2) ، علی لای لای (2) ...
تورو به ما علی من داده بودِش خدا تازه
نفس نمیکشی ولی دوتا چشمای بازه
چیزی که دیگه نمونده برا مادر راه چاره ست
شبیه بند دل من گلوی تو پاره پاره ست
تا سه شعبه سمتت اومد تار و پود مادرت سوخت
گلوتو از هم دریدِش ولی لبهاتو به هم دوخت
... علی علی (2) ، علی لای لای (2) ...
دلم میخواست کبوترم که بگیری پر و بالی
تو رفتی و دلم خوشه به یه گهواره ی خالی
خاک قبر کوچیکت رو من به روی سر میریزم
تورو سیرابت نکردن پرپرت کردن عزیزم
حالا که بابات میذاره میون خاکا تنت رو
یادم اومد آرزوم بود ببینم راه رفتنت رو
... علی علی (2) ، علی لای لای (2) ...
میزنی تو دست و پا ، من دست و پا گم کرده ام
نور چشمم بی تو راه خیمه را گم کرده ام