یه قلب زار و مبتلا دارم
واحد - شب سوم محرم الحرام 1397
یه قلب زار و مبتلا دارم
به سر هوای کربلا دارم
به هیشکی رو نمیزنم ارباب
چه خوبه که فقط تو را دارم
قرارمون چی شد دوباره تا حرم بیام
میخوام صدات کنم آقا بگیره باز صدام
که بیقرار دیدن شبای کربلام
بهار من حسین ، قرار من حسین
کسی که شد دلیل اعتبار من حسین
... حبیبی یا حسین ، حبیبی یا حسین ...
به دور تو گدا فراوونه ، آقا مگه جدایی آسونه
بدون روضه هات هلاکم من و زندگیم شبیه زندونه
قسم میدم آقا تورو به جون مادرت
به خاطر خدا محل بده به نوکرت
میخوام بشم سگ تو و سه ساله دخترت
رقیه مذهبم ، رقیه مکتبم
رقیه ذکر اعظم به روی این لبم
... حبیبی یا حسین ، حبیبی یا حسین ...
فداک زینبه شعار من ، گدایی تو افتخار من
تو سوریه شهید بشم اما تو کربلا باشه مزار من
الهی زینبیه شِه نصیب نوکرت
سر منم بریده شِه بی بی به محضرت
ما نوکرا میشیم همه سپاه و لشکرت
عجب اصالتی ، پُر از نجابتی
تو دختر علی شدی و با شهامتی
... عقیلة العرب ، عقیلة العرب ...
یل مؤدب حرم عباس ، امیر و صاحب علم عباس
دلاور سپاه ثارالله جناب شاه محترم عباس
تموم خانوادتون اصالتاً کریم
ارادتی به مادرِ تو دارم از قدیم
تموم صحن روضه ی تو جنة النعیم
شَه دلاوری ، پناه خواهری
شما معلم فنون رزم اکبری
... حبیبی یا حسین ، حبیبی یا حسین ...