رفت خورشید زِ رو وقت درخشیدن تو
شعرخوانی - شب سوم محرم الحرام 1397
رفت خورشید زِ رو وقت درخشیدن تو
ماه بیچاره شد از موقع تابیدن تو
کاشف الکرب حسین بعد عموجان هستی
میرود غم زِ دلش در عوض دیدن تو
چه قَدَر در دل دریای عمو جا داری
نشود خسته اباالفضل زِ بوسیدن تو
خنده بر صورت زهرایی تو می آید
عمه ات هست فقط عاشق خندیدن تو
مهربان دختر ارباب گدایی به خدا
دست خالی نرود موقع بخشیدن تو
علی اکبر و عباس و حسین و زینب
آب گردد دلشان موقع رنجیدن تو
کودک و این همه اوصاف و جلال و جبروت
به خدا نیست غلط معجزه نامیدن تو
محشری ، معجزه ای ، بی بدلی ، غوغایی
دختری نیست به اندازه ی تو بابایی