از داغ غم تو بازم نوحه خونم
زمینه - شب پنجم محرم الحرام 1397
از داغ غم تو بازم نوحه خونم
تنها موندی ای وای ، عمو جونم عمو جونم
واویلا اگر من تو خیمه بمونم
تنها موندی ای وای ، عمو جونم عمو جونم
تو تنها بین این لشکر ، دلم خیلی شده مضطر
چقدر سخته ببینم که سر تو چی میاد آخر
نداری ای عمو یاور ، به زیر نیزه و خنجر
بذار من هم بمیرم واسه تو مثل علی اکبر
نمیذارم که تنها شی توی گودال عمو جونم
نمیذارم زیر خنجر بری از حال عمو جونم
... امون ای دل ، امون ای دل ، امون ای دل ...
تا که من رسیدم دیدم رفتی از حال
دیدم پیکرت رو توی گودال ، توی گودال
تا از راه رسید شمر شد جسم تو پامال
دیدم پیکرت رو توی گودال ، توی گودال
تا که فهمید نداری نا ، روی سینت اومد با پا
تا خنجر رو کشید بیرون تو قلبم شد عجب غوغا
غریب و بی کس و تنها ، تنت افتاده رو خاکا
میگفت شمر از سر کینه سرت رو میبُرم حالا
بهش گفتم بلند شو از روی سینش نکش خنجر
بهش گفتم نزن نامرد نبُر از پشت سر حنجر
... امون ای دل ، امون ای دل ، امون ای دل ...
دیدی که عمو جان شمر اومد برابر
با سیلی منو زد ، مثه مادر مثه مادر
با یاد مدینه شد دل زار و مضطر
با سیلی منو زد ، مثه مادر مثه مادر
دلم خیلی پُر از غم شد ، چقدر از عمر من کم شد
یه جوری زد عمو من رو مثه مادر قدم خم شد
که زد شمشیر روی بازوم ، اومد رد شد با پا از روم
شکست دست و عمو له شد زیر مشت و لگد پهلوم
خدارو شکر دم آخر کنار جسمت افتادم
منو با تیر به سینت دوخت تو آغوش تو جون دادم
... امون ای دل ، امون ای دل ، امون ای دل ...