ای آروم جونم ، ای دلدار مادر
زمینه - شب هفتم محرم الحرام 1397
ای آروم جونم ، ای دلدار مادر
لالایی گل من ، بخواب اصغر بخواب اصغر
میخونم برا تو من با حال مضطر
لالایی گل من ، بخواب اصغر بخواب اصغر
بخواب آروم گلم لالا ، یه کم آروم بشی حالا
الهی که بیاد بارون یه چند قطره تو این صحرا
بمیرم که شدی بیتاب ، شدی از تشنگی بیخواب
یه کم طاقت بیار آخه عمو رفته بیاره آب
لالا لالا بمیرم من برای خشکی لبهات
لالا لالا دیگه مرگو دارم میخونم از چشمات
... امون ای دل ، امون ای دل ، امون ای دل ...
حالا که تو میری روی دست بابا
عمر و جون مادر ، خدا همرات خدا همرات
چشم بد ازت دور با اون روی زیبا
عمر و جون مادر ، خدا همرات خدا همرات
ولی میترسم ای مادر ، میترسم که بشی پرپر
من و گهواره ی خالی بشه این قسمتم آخر
ببین مادر شدم دلگیر ، برای تو نداشتم شیر
میترسم حرمله حالا تورو سیراب کنه با تیر
الهی که نبینم من سرت رو نیزه ها باشه
نیاد روزی بخوان مادر که از طفلش جدا باشه
... امون ای دل ، امون ای دل ، امون ای دل ...
دارم هی میبارم مثل ابر بارون
با تیر سه شعبه سرت از پوست شد آویزون
حالا پشت خیمه شد مادر دلم خون
با تیر سه شعبه سرت از پوست شد آویزون
چجوری من کنم باور ، که از جسمت جدا شد سر
بیا مادر تو آغوشم نَه زیر خاک علی اصغر
پاشو از خواب پاشو مادر ، هنوز زوده بری اصغر
دارم دق میکنم از غصه ی تو این دم آخر
تیر جنگی کجا و این گلوی تو کجا مادر
لب تشنه زدن با تیر گلوتو بی هوا مادر
... امون ای دل ، امون ای دل ، امون ای دل ...