ای ماه جوونم ، ای تاب و توونم
زمینه - شب هشتم محرم الحرام 1397
ای ماه جوونم ، ای تاب و توونم
داری میری میدون ، پریشونم پریشونم
بارونی شده باز ابر آسمونم
داری میری میدون ، پریشونم پریشونم
توی قلبم شده محشر ، داری میری شدم مضطر
میترسم ای جوون من تو هم بابا بشی پرپر
میخونم با چشای تر ، بیا و این دم آخر
یه ذره راه برو پیش چشای من علی اکبر
الهی من به قربون قد و بالات علی جونم
تو داری میری و پشت سرت هِی نوحه میخونم
... امون ای دل ، امون ای دل ، امون ای دل ...
بی تو حال و روزم یعنی غصه خوردن
میدیدم سر تو چی آوردن ، چی آوردن
هر قطعه زِ جسمت رو با نیزه بردن
میدیدم سر تو چی آوردن ، چی آوردن
میدیدم که تک و تنها ، میون اون همه اعدا
به جسمت تیر زدن اِنقدر که افتادی تو هم از پا
میدیدم با دل مضطر ، با اون حالت علی اکبر
زِ روی مرکب افتادی میون اون همه لشکر
با تیر و نیزه افتادن به جون تو گل بابا
آخه هر تیکت افتاده یه گوشه بین این صحرا
... امون ای دل ، امون ای دل ، امون ای دل ...
قلبم غرق خونه ، حالم زار و مضطر
خم کردی قدم رو ، علی اکبر علی اکبر
وای از دست دشمن ، وای از تیر و خنجر
خم کردی قدم رو ، علی اکبر علی اکبر
چه آشوب و چه غوغایی ، هم اینجایی هم اونجایی
تنت پاشیده از هم من بمیرم اِرباً اِربایی
نمونده واسه من پایی ، نمیتونم که تنهایی
آخه از رو عبا داری زمین میری زِ بابایی
جوانان بنی هاشم بیایید از حرم بیرون
قدم خم شد از این داغ و جوونم رفت شدم دلخون
... امون ای دل ، امون ای دل ، امون ای دل ...