مهمون هر شب من گریه ی بی ارادست
زمینه – جلسه هفتگی 1397/05/10
مهمون هر شب من گریه ی بی ارادست
حال و هوای عاشق یه حس فوق العادست
پیچیده بوی سیب از جانب جانمازم
رنگ بهشت گرفته فضای خونه بازم
چه خوبه خونه ای که رنگ و بویی از تو داره
چه خوبه شبای چشام شده پر از ستاره
چه خوبه اگه فطرس هم سلاممو بیاره
دست به سینه سمت تو
با یه دنیا اشک و آه
اَلسلام علیک سیدی یا ثارالله
... سیدی یا ثارالله ، سیدی یا ثارالله ...
وقتی به سمت هیئت راهی میشم دوباره
پیرهن مشکیمو باز مادر برام میاره
دستشو تا میبوسم دعا برام میخونه
شروع روضه انگار بهشت خونمونه
دعا کن مادرا دعاشون آنی مستجابه
دعا کن دعا برای درمونده ها ثوابه
دعا کن آخه دوری از حرم برام عذابه
دست به سینه سمت تو
با یه دنیا اشک و آه
اَلسلام علیک سیدی یا ثارالله
... سیدی یا ثارالله ، سیدی یا ثارالله ...
دورم و دلخوشیم هست اسم حرم تو فالم
گوشه به گوشه صحنت رد میشه از خیالم
از غم این زمونه من گله ای ندارم
با تو که باشم از تو فاصله ای ندارم
آقاجون با دعای مادرم به تو رسیدم
آقاجون پای روضه ی غم تو قد کشیدم
آقاجون بگو پیش مادر تو روسفیدم
دست به سینه سمت تو
با یه دنیا اشک و آه
اَلسلام علیکَ سیدی یا ثارالله
... سیدی یا ثارالله ، سیدی یا ثارالله ...