ای گل بهارم ، دلیل انتظارم
سنگین – روز 30 صفرالمظفر 1395
ای گل بهارم ، دلیل انتظارم
لحظه های بی تو همیشه بیقرارم
بوی عطر نرگس دلیل مستی من
ای طلوع صبح و تمام هستی من
دل اسیر داغت فرافت کجایی مهربون من
از غم جدایی خدایی به لب رسیده جون من
هر نفس به یادت ارادت به ساحت تو میکنم
بسته جان به آهی بخواهی اطاعت تو میکنم
بی تو دل شکسته ام ، ناتوان و خسته ام
ای عزیز دل کجایی ، ای عزیز دل کجایی
... العجل آقا بیا ، العجل آقا بیا ...
ای قصیده ی عشق ، ای نور دیده ی عشق
رفتی و ندیدی قد خمیده ی عشق
بی تو لحظه ها را بهانه میسرایم
با غم فراقت ترانه میسرایم
سختی دقایق به عاشق که عمر بی تو سر کند
مژدگانی جان به یاران اگر مرا خبر کند
نازنین حبیبم طبیبم دوای درد عاشقی
عطر یاس باغی اَقاقی تبسم شقایقی
بی تو دل شکسته ام ، ناتوان و خسته ام
ای عزیز جان کجایی ، ای عزیز جان کجایی
... العجل آقا بیا ، العجل آقا بیا ...
خاتم امامت که میدهم سلامت
عمر ما که سر شد به دوری و ملامت
جان من کجایی که رخ نمی نمایی
غرق انتظارم چه میشود بیایی
گشته پیر و خسته شکسته یعقوب انتظار ما
بی تو من مریضم عزیزم تا لحظه ی دیدار ما
میکند دوباره ستاره از آسمان تو را رصد
شور جمکرانی امانی یا صاحب الزمان مدد
ای پناه جانم امانم با تو هم عهدی میکنم
جمله هست و بودم وجودم فدای مهدی میکنم
بی تو دل شکسته ام ، ناتوان و خسته ام
ای عزیز من کجایی ، ای عزیز من کجایی
... العجل آقا بیا ، العجل آقا بیا ...