مجنون تر از مجنونم ، گریون تر از گریونم
شور – شام 29 صفرالمظفر 1397
مجنون تر از مجنونم ، گریون تر از گریونم
روضه ی عاشورا رو من با مهدی میخونم
نکش ظالم دیگه موشو ، نزن نیزه به پهلوشو
بذار از رو زمین پاشه نکش شمشیر به بازوشو
... حسین جانم ، حسین جانم ...
گوشه ی مقتل بازم مادری دل آشوبه
با گریه مادرونه هی به سینه میکوبه
نکش خنجر به این حنجر ، داره میبینه پیغمبر
نمیبُره نمیبُره گلوشو بوسیده حیدر
... حسین جانم ، حسین جانم ...
از اون طرف پاماله ، از این طرف جنجاله
ده تا اسب سنگین تر روونه ی گوداله
امون از نعلای آهن ، تنش رو آسیاب کردن
بدنش رو توی صحرا تک و تنها رها کردن
... حسین جانم ، حسین جانم ...
محزون تر از محزونه ، بارون تر از بارونه
روضه ی اسیری رو خود زینب میخونه
تو اون بلوا تو اون آشوب تموم خیمه غارت شد
النگوهامونو بردن ، به زنهامون جسارت شد
... حسین جانم ، حسین جانم ...
مارو هنوز میکُشه روضه های مکشوفه
مارو مثل کنیزا بردن کوچه به کوچه
طناب و گردن اطفال ، یه گوشه مادری بی حال
زیر دست و پای دشمن یه گوشه خواهری پامال
... حسین جانم ، حسین جانم ...
امان از شام بلا ، از شهر بی حیاها
مارو بردن بی معجر توی بزم نامردا
یه دنیا ماجرا بودو ، سر و طشت طلا بودو
تا جون داشت داداشو میزد لب و چوب جفا بودو
... حسین جانم ، حسین جانم ...