همین بسه برای من ، همش بگم آقای من
شور – جلسه هفتگی 1391/04/07
همین بسه برای من ، همش میگم آقای من
پس صداهامو میشناسی ، بغض صدامو میشناسی
ای آشنا تو غربتم ، منتظر اجابتم
با عشق تو که دست به سنگ هم بزنم من طلا میشه ارباب من
بگو دوباره روزی سینه زنت کربلا میشه ارباب من
باید خودِ تو درمون درد دلای اسیر ماتم رو بدی
انگار که دنیارو بهم دادی آقاجون اگه براتم رو بدی
... آقام آقام آقام ، آقام آقام ...
با آتیش تاب و تبم ، عجب شبیه امشبم
با قطره های این دو رود ، به ساحت شما درود
نیومدم با پای خودم ، حس میکنم دعوت شدم
مگه همین طوریه که هر کسی میخواد بیاد تو روضت بشینه
باید یه گوهری توی قلب و وجودش مادر سادات ببینه
آقا تو ذکر تو خلاصه میشه والله ذکر خفی ذکر جلی
اگه ازم بپرسن اینو کیه آقات میگم حسین بن علی
... آقام آقام آقام ، آقام آقام ...
به آسمون نگاه کنید ، برای هم دعا کنید
این حرف برا من و شماست ، گره کارمون کجاست
این والا کم بلایی نیست ، گداییمون گدایی نیست
خدا نکرده فکر نکنید که میخوام تو دلتونو خالی کنم
برا خودم میگم که یه فکری به حال این بی پر و بالی کنم
موهام یکی یکی سفید میشه ولی من هنوز همونم روسیام
آقای من تو روضه هاتون میام اما چرا به خودم نمیام
... آقام آقام آقام ، آقام آقام ...
سلام لطفا فیلمش رو هم قرار بدید
خیلی گشتم فقط توی یوتیوب بوده که امکان دانلود نداره