گدایان کرم امشب کریمان سوگوارند
گدایان کرم امشب کریمان سوگوارند
خدایان کرم امشب تمامی داغدارند
غریب طوس خون میبارد از داغ کریمه
عزیزان خدا چون طاقت غربت ندارند
شده در وادی قم ، دُر ناسفته ای گم
بزن بر سینه ریزد که خون از چشم مردم
همه قدسیان زمین و زمان زنند بر سینه و سر
که پرپر شده زِ جور فلک گل موسی بن جعفر
... الهی یا الهی ، یا الهی ، یا الهی ...
فلک با عمه ی غمدیده ی مهدی چه ها کرد
غریبانه روانه در میان کوچه ها کرد
دلی که پاره از بیداد هجران رضا بود
بسان لُجه ی خون پاره از زهر جفا کرد
زِ داغ شش برادر ، دلش شد باغ پرپر
چه ها دیده که گشته ست کمان هم او کمان تر
زِ داغ و جفا غم و غصه ها اگه جان بر لب اوست
به یاد حسن ، به یاد حسین ، به یاد زینب اوست
... الهی یا الهی ، یا الهی ، یا الهی ...
زنان شهر قم مردانه بذل جان نمودند
گلابِ دیده آوردند و گل باران نمودند
زنان بر سینه کوبیدند و مردان نوحه خواندند
تسلای دلش با آیه ی قرآن نمودند
امان از مردم شام ، امان از آتش بام
بگو ای وای زینب ، نگو از تیغ دشنام
به قلب کباب به بزم شراب اهانت ها شنیده
غم عالمین فراق حسین به دوش جان کشیده
... الهی یا الهی ، یا الهی ، یا الهی ...