ساقی مِیخانه ها مست رقیه ست
واحد – جلسه هفتگی 1392/11/23
ساقی مِیخانه ها مست رقیه ست
عقل قدح خورده پابست رقیه ست
نوشته در کتاب فطرت من و تو
تذکره ی کربلا دست رقیه ست
گیسو پریشان بر روی نیزه
تن روی خاک و سر روی نیزه
... سالار زینب ، سالار زینب ...
حسرت کربلا زده شرر به عالم
آن الف قامت تو کرده چو دالم
اگر ردم کنی بدا به حال زارم
اگر به کربلا برم خوشا به حالم
دلهای مردم صد پاره کردی
یک باره ما را بیچاره کردی
... سالار زینب ، سالار زینب ...
دلم شبیه آسمون به زیر دِینه
دلم شبیه شب بین الحرمینه
نمونده تا عرش خدا پرده ای باقی
مُهر نماز من زِ تربت حسینه
بیت خدا را غمخانه کردی
پیمانه دادی دیوانه کردی
... سالار زینب ، سالار زینب ...
بزن به سینه در بزن که وقت شوره
بزن به سینه تازه اول سروره
میخوام تا عمر دارم بشم در به در تو
بیاد به همراهم کسی که پای جوره
شادی اگر کم غم بی دریغه
گیسوت چو خنجر ، ابروت چو تیغه
... سالار زینب ، سالار زینب ...