شبای فاطمیه بازم بارون میگیره
سنگین – شب اول فاطمیه دوم 1390
شبای فاطمیه بازم بارون میگیره
با ناله های زهرا زینب زبون میگیره
الهی براش بمیرم مادرم خیلی جوونه
به خدا سنی نداره ولی قامتش کبوده
دلم پُر از بهانه های مادره
به کی بگم توی دلم چی میگذره
... ای وای از این غم ، فریاد از این غم ...
آروم نداره مادر چند روزه توی خونه
تابوت براش آوردن ای وای از این زمونه
الهی براش بمیرم درد داره اما میخنده
میشینه یه گوشه خسته چشاشو آروم میبنده
درد دلش این روزا ناگفتنیه
به کی بگم که مادرم رفتنیه
... ای وای از این غم ، فریاد از این غم ...
ای خدا جون کمک کن که مادرم نمیره
راه که میره میبینم دست به دیوار میگیره
الهی براش بمیرم موهامو که شونه میکرد
زیر لب با ناله میگفت کجایی جوونی برگرد
دلم میخواد بغل کنم مادرمو
به روی شونه هاش بذارم سرمو
... ای وای از این غم ، فریاد از این غم ...