در حال غمباری که دیدم در سحر داری
واحد – گلچین ایام فاطمیه 1390
در حال غمباری که دیدم در سحر داری
شکم یقین شد مادرم عزم سفر داری
ای یاس امیدم کبود و ارغوان رنگی
یک دم تبسم کن که میمیرم زِ دلتنگی
شد بیت الاحزان خانه ی آبادمان افسوس
در خلوتت ای مادرم با غم شدم مأنوس
ای مهربان مادر ، زیبا گل پرپر
بار سفر بستی وای از دل حیدر
... یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه مادر ...
شرح غمت را پشت آن در مو به مو دیدم
احوال خونبار تو را دیدم و رنجیدم
دیدم که مادر با چهل تن در کشاکش شد
غرقِ به خون افتاده آن روح نیایش شد
یک سو غلاف و سوی دیگر آتش و سیلی
بازو کبود و زخم پهلو صورتِ نیلی
ای مهربان مادر ، زیبا گل پرپر
بار سفر بستی وای از دل حیدر
... یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه مادر ...
دیدم لگد خوردی و سجده بر زمین کردی
زینب بمیرد مادرم سقط جنین کردی
دیگر خجالت میکِشم آیم در آغوشت
تاب و توانت رفته و زخمی شده گوشَت
ای نامت افلاکی ، جرم تو شد پاکی
دیگر چه گویم از آن چادر خاکی
ای مهربان مادر ، زیبا گل پرپر
بار سفر بستی وای از دل حیدر
... یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه مادر ...