پاشو خانم خونم گرفته دلم
زمینه – شب دوم فاطمیه اول 1397
پاشو خانم خونم گرفته دلم
پاشو ای مهربونم گرفته دلم
پاشو بی تو میمیرم پاشو فاطمه
پاشو دردت به جونم گرفته دلم
ای قرار حیدر بمون پیشم
بی قرار حیدر بمون پیشم
تو بری زهرا جان سیاه میشه
روزگار حیدر بمون پیشم
نرو بمون تورو جون من
تورو به گریه های حسن
شبا تو خواب همش میگه که
نزن تو مادرم رو نزن
... مرو مرو مرو فاطمه ...
پاشو ابر بهار چشای علی
میمونه خاطراتت برای علی
یادم میاد شبی که بابات گفت بهت
ان شاءالله که بشی پیر به پای علی
پیر شدی زود حالا پریشونی
معلومه از حالت نمیمونی
نا نمونده واست بخوای حتی
پاشی از جات اما نمیتونی
یادم میاد که رنگت پرید
همون دمی که قدت خمید
تو بودی و چهل مرد پَست
منم محاسنم شد سفید
... مرو مرو مرو فاطمه ...
بیتاب و بیقراری بمیره علی
میبینم نا نداری بمیره علی
راه میرفتی و دیدم همش فاطمه
دست رو پهلوت میذاری بمیره علی
بشکنه دستی که شکسته پهلوت
با غلاف زد محکم روی بازوت
من زِ پا افتادم قدم تا شد
وقتی افتادی و در افتاد روت
تن تو مونده بود زیر در
همون دری که بود شعله ور
دیدم که از رو در رد شدن
یه عده از خدا بی خبر
... مرو مرو مرو فاطمه ...