زِ غربت و غم ، عزیز دلم ، پر مکش زِ برم
سنگین – شب دوم فاطمیه اول 1397
زِ غربت و غم ، عزیز دلم ، پر مکش زِ برم
بمان تو دمی ، کنار علی ، بی تو خون جگرم
گنجینه ی زندگی من با رفتنت میکُشی تو مرا
رحمی نما بر حال من باور ندارم فراق تو را
با قلب خسته ، پهلو شکسته ، زهرا مرا با خود ببر
بی تو غریبم ، من بی حبیبم ، تنها مرا با خود ببر
... زهرای من ، زهرای من ...
گلم تو بگو ، شدی زِ چه رو ، ناتوان و حزین
شد از چه کبود ، رخت مَه من ، گشته ای تو غمین
نیلوفر پرپر من ، وای من از زخم روی تنت
جانی نمانده برای علی برگو چگونه کنم کفنت
آه ای نگارم ، صبر و قرارم ، برگرد و بیتابم نکن
ای بی قرینه ، ماه مدینه ، از غصه ات آبم نکن
... زهرای من ، زهرای من ...
دعای شبم ، نوای لبم ، ذکر یا زهراست
بیا و ببین ، چگونه علی ، بعد تو تنهاست
آرامش لحظه های من ، دلخوشی روزگار علی
ای قوت بازوهای من ، یا فاطمه ذوالفقار علی
بشکسته بالم ، آشفته حالم ، یا فاطمه یا فاطمه
ماه هلالم ، بنما حلالم ، یا فاطمه یا فاطمه
... زهرای من ، زهرای من ...