نم نم بارون داره چشام میدونم اشکامو میخری
شور – شب اول فاطمیه دوم 1397
نم نم بارون داره چشام میدونم اشکامو میخری
اگه تو روضت سینه زنم تو دلمه مِهر مادری
با یه دل عاشقونه ، با زبون بچگونه
میگم اینو مدیونم به محبت مادرونه
بذار که واسه تو گریه کنم
تا اشکامو به تو هدیه کنم
من اینجا به نخ چادر تو
دوباره بذاری تکیه کنم
... مادر خیلی دوسِت دارم ...
مادر سادات فاطمه ای ، عشق علی و عالمه ای
اُم الحسین و حسنی و مادر شاه علقمه ای
تو مادر شیعه هایی ، منم اونی که گداته
اهل بهشتم یقیناً وقتی بهشت زیر پاته
یا زهرا تویی فقط مادرم
تو هستی سایه ی روی سرم
همیشه تورو صدات میزنم
صدا کن منو یه بار پسرم
... مادر خیلی دوسِت دارم ...
عمریه از عشق حسنت عاشق این نوکری شدم
خب آخه من هستم حسنی واسه همین مادری شدم
وقتی به تو دل سپردم ، اسم حسن رو آوردم
اینجوری شد تا که مادر از دل تو دل رو بردم
مزارت یه روزی پیدا میشه
مدینه جنت الاعلاء میشه
دو گنبد واسه ی دوتا ضریح
به نام حسن و زهرا میشه
... مادر خیلی دوسِت دارم ...