تشنگان یَم لا موج بلا را سپرند
واحد – جلسه هفتگی 1395/03/26
تشنگان یَم لا موج بلا را سپرند
بر لب آب روان تشنه ی خون جگرند
آفتابند که آن سوی نقاب اَبرند
چهره پوشیده زِ خون و همه جا جلوه گرند
تشنه کامند ولی تشنه ی جام عطشند
بحرها بر لبشان از لبشان تشنه ترند
دل من در شور و شِین ، عشق بین الحرمین
میخونم با یه امیدی یا اباالفضل یا حسین
... یا اباالفضل یا حسین ، یا اباالفضل یا حسین ...
بِسمل غرق به خونند که در مقتل عشق
بال و بگشوده و با خیل مَلَک همسفرند
خبری در پس پرده ست که این خوش خبران
با خبر از دو جهان اند و زِ خود بی خبرند
دیده بر تیر بلا دوخته همچون عباس
دستگیر همه خود کشته ی بی دست و سرند
نازم آن ساقی لب تشنه که تا دامن عرش
بحرها از نفس سوخته اش شعله ورند
دل من در شور و شِین ، عشق بین الحرمین
میخونم با یه امیدی یا اباالفضل یا حسین
... یا اباالفضل یا حسین ، یا اباالفضل یا حسین ...
این شهدیست که فردای قیامت شهدا
به بلندای مقامش همه حسرت ببرند
همه عالم قمر هاشمیانش خوانند
با وجودی که همه هاشمیون خود قمرند
جرعه نوشان سبویش همگی دریا دل
مستمندان نگاهش همه صاحب نظرند
دل من در شور و شِین ، عشق بین الحرمین
میخونم با یه امیدی یا اباالفضل یا حسین
... یا اباالفضل یا حسین ، یا اباالفضل یا حسین ...
خبری در پس پرده ست که این خوش خبران
با خبر از دو جهان اند و زِ خود بی خبرند
دیده بر تیر بلا دوخته همچون عباس
دستگیر همه خود کشته ی بی دست و سرند
حاجت از تربت عباس طلب کن جانا
زان که ارباب و دعایش همگی خاک درند
دل من در شور و شِین ، عشق بین الحرمین
میخونم با یه امیدی یا اباالفضل یا حسین
... یا اباالفضل یا حسین ، یا اباالفضل یا حسین ...
خط سوم : "نقاب ابرند" درست