دلم نیمه شب ناله ی غم گرفت
سنگین – شب 19 رمضان المبارک 1397
دلم نیمه شب ناله ی غم گرفت
ستاره باهام تا سحر دم گرفت
حیاطی که بوی خوش یاس داشت
دیگه بعد تو بوی ماتم گرفت
غصه داره علی ، گریه کار علی
خالیه به خدا جات کنار علی
آخ هنوز میگیره دل بهونه ی تو
نیستی تا بذارم سر رو شونه ی تو
... تو بانی اشکای قدر منی ...
... مناجات شبهای قدر منی ...
نسیم دلم جز بهونه نشد
نموندی و این خونه خونه نشد
خدایا تلاشم افاقه نکرد
میخواستم کنارم بمونه نشد
چهل نفر یادمه ، چهل تا شر یادمه
میخ و آتیش و دود پشت در یادمه
پشت در بودی و با لگد زدنت
پیش چشم ترم زهرا بد زدنت
... تو بانی اشکای قدر منی ...
... مناجات شبهای قدر منی ...
قفس چیده بال و پر حیدرو
تو مسجد شکوندن سر حیدرو
به یاد غم بسترت فاطمه
حسن میندازه بستر حیدرو
آه همسر تو ، بغض دختر تو
گریه های حسین کشته حیدرتو
زینبت میمونه با غمای حسین
روضه میخونه تو کربلای حسین
برادر سرت رو بریدن چرا
رو خاکا تنت رو کشیدن چرا
... حسینم حسینم ، حسینم حسین ...
شاعر : بردیا محمدی