کبوتر بقیع شدم امشب
کبوتر بقیع شدم امشب
پرم رو میکشم رو این خاکا
نَه زائری نَه خادمی دارن
نَه حتی روضه خون تو این شبها
ان شاءالله از سفر میاد مهدی
میسازه چهارتا گنبد و مرقد
برای مادر ابوفاضل
یه سقاخونه هم مثه مشهد
ان شاءالله حرم تا حرم میشه اینجا بپا
میسازیم یه ایوون طلا مثل صحن رضا
خدایا میسازیم یه گنبد مثه کربلا
آه روی لبهامون پُر از فریاده
بزودیِ زود بقیع آباده
... امام صادق ، امام صادق ، امام صادق ...
دوباره بوی دود و آتیشه
که قلب شیعه هارو خون کرده
زِ غصه های حضرت صادق
دلم گرفته و پُر از درده
یه پیرمرد خسته رو این بار
با دست بسته میبَرن یا رب
پای برهنه بی عبا و با
دل شکسته میبَرن یا رب
به یاد علی توی کوچه شده روضه خون
پیاده با این سن و سالش شده نیمه جون
میباره برای غم و غصه هاش آسمون
آه بمیرم واست که غرق دردی
تو کوچه هر دم زمین میخوردی
... امام صادق ، امام صادق ، امام صادق ...
با دست بسته و دل خونش
به یاد غصه های زینب بود
به یاد خیمه ای پُر از آتیش
به یاد گریه های زینب بود
به یاد مظلومیت جدش
دلش یهو تا کربلا پر زد
با هر نفس نفس تو این کوچه
اسم رقیه رو صدا میزد
مدینه به مولای ما خیلی کردی جفا
تمومِ پاهاش آبله بسته از کینه ها
بمیرم قدش خم شده زیر بار بلا
آه چشیدی طعم اسارت اما
نرفت رو نیزه سر تو بالا
... حسین ای جانم ، حسین ای جانم ...