ذکر ابوتراب عجب مستی آور است
شعرخوانی – جلسه هفتگی 1392/03/08
ذکر ابوتراب عجب مستی آور است
این نام پیر مِیکده ی حوض کوثر است
اصلاً هراس و باک نداریم از حساب
محشر کلید باغ جنان دست حیدر است
رحمت به مادرم که مرا مجلس تو برد
این شوق نوکری اثر شیر مادر است
اول کسی که وارد فردوس میشود
از صنف نوکران علی دوست قنبر است
حبل المتین حیدریون در پل صراط
نخ های سبز چادر زهرای اطهر است
هر کس زِ غربت حسنش گریه کرده است
خندان ترین مردم صحرای محشر است
فردا تمام اهل زمین تشنه اند و ما
لب هایمان زِ باده ی آل عبا تر است
راهی برای شیعه ی تو تا بهشت نیست
تا کشتی نجات حسینی شناور است
سینه کبودها چقدر بُرد میکنند
باغ بهشت سینه زنان با صفاتر است
محشر تمام سینه زنان گرد زینب اند
آن روز داغ چادر او سایه گستر است
شاعر : وحید قاسمی