شده ذی الحجه و دل باز سر غم دارد
شده ذی الحجه و دل باز سر غم دارد
چند روزیست هوا بوی محرم دارد
تا محرم رسد از راه تمام یک سال
چیزی انگار دلم مثل نفس کم دارد
لحظه در لحظه ی این ماه پُر از راز و نیاز
عاشقی حس غریبی ست که آدم دارد
هر کجا میشنوم صحبت شال است و عزا
شهرمان میل غم و گریه و ماتم دارد
توی بازار پُر از پرچم وطبل و زنجیر
خانه ها سردرشان مشکی پرچم دارد
شوری انداخته در جان تمام مردم
این چه دردیست که شیرینی عالم دارد