فدای سفره داری که با یک اشاره
شور – شب دوم ایام مسلمیه 1398
فدای سفره داری که با یک اشاره
قد ستاره ها فقط دیوونه داره
خیلی سرش شلوغه این روزا ولیکن
یه بار نشد بیام بهم محل نذاره
به روح مادرم قسم جاتو نمیگیره کسی
مگه چیکار کردم واست که برا من دلواپسی
مثل پرستار داری به حال خرابم میرسی
حسین ، تا که میگم اسمتو مادرت میگه جونم
من و جدایی از تو نَه نمیتونم
الهی یک روز برا تو بره جونم آقاجونم
... ای جان جانانم حسین ، ای جان جانانم حسین ...
روزی هر سال منو ریختی تو کاسم
تورو دارم آخه چرا پرته حواسم
زیر لحد که جای خود داره آقاجون
همین الآنش هم فقط تو موندی واسم
چجوری تحویل بگیری نوکر روسیاهتو
جون رقیه دخترت ازم نگیر نگاهتو
سایه ی پرچم برا من دار و ندارم برا تو
حسین ، دیگه چقدر بهت بگم نفسمی
کیو دارم تو دنیا تنها کسمی
عشق کسیو نمیخوام تو بسمی
... ای جان جانانم حسین ، ای جان جانانم حسین ...
خسته و درمونده از این دنیا رسیدم
اومدم آقا بهت بگم دیگه بریدم
تو روزگار چرخیدم اما هر جا رفتم
هیچ کسیو مثل تو مهربون ندیدم
یه بار بدیمو روم بیار قدرتو بیشتر بدونم
خیلی چیزا ازم دیدی چشاتو بستی میدونم
بازم منو راهم دادی بیام و واست بخونم
حسین ، به دل آلوده ی من نگاه نکن
دست منو از پرچمت جدا نکن
تو قیامت دست منو رها نکن
... ای جان جانانم حسین ، ای جان جانانم حسین ...