سیاهی کتیبه ی عزا ، دوباره زده رو سر درا
سیاهی کتیبه ی عزا ، دوباره زده رو سر درا
یکی سر میده این نوا حی علی العزا
دوباره موجی از جنون ، گرفته دل پیر و جوون
میخونه دوباره روضه خون حی علی البکاء
دوباره آسمون نگاه من آه من غصه داره
از گوشۀ چشای بی طاقتم باز داره بارون میباره
الحمدلله ، حسین محرمت رو دیدم
حسین به آرزوم رسیدم
حسین پیرهن سیاه پوشیدم
... حی علی العزا ، حی علی البکاء ...
شمیم عطر روضه ها ، پیچیده تو کوچه کوچه ها
گرفته دوباره شهر ما بوی محرم
به راه افتاده دسته ها ، دوباره تو محله ها
به عشق شاه کربلا میگیرم این دم بوی محرم
شاه شهید کربلا اَلسلام اَلسلام ای سر بریده
سلام ما به محضر خواهرت زینب قامت خمیده
الحمدلله ، حسین محرمت رو دیدم
حسین به آرزوم رسیدم
حسین پیرهن سیاه پوشیدم
... حی علی العزا ، حی علی البکاء ...