منی که از همه عالم حسین را دارم
شعرخوانی - شب دوم محرم الحرام 1398
منی که از همه عالم حسین را دارم
چه غم از آتش دوزخ اگر گنهکارم
دوباره ماه محرم رسیده از راه و
شبیه ابر بهاران سرشک میبارم
به حول و قوه ی او میرویم تا هیئت
محرم است و حسینیه منزل یارم
در این زمانه ی نامرد پرور سُفله
به لطف حضرت مولا از عشق سرشارم
به جز خودش به کسی خَم نمیکنم سر را
چرا که تا رگ و ریشه به او بدهکارم
نمیکشم من از او دست اگر هزاران بار
به عشق حضرت ایشان کِشند بر دارم
حسین و باز حسین و حسین و باز حسین
همیشه نام قشنگش فخرالاذکارم
در این جهان که از انسان فقط ریا مانده
چه افتخار بزرگی سگ علمدارم
برای مردم آزاده زندگی در دست
به دوش میکشم این غم گواست رفتارم