عمه کجایی که میخوام بابامو
زمینه - شب سوم محرم الحرام 1398
عمه کجایی که میخوام بابامو
میخوام بهش بگم همه دردامو
بگم چطور منو زدن نامردا
نشون بدم قامت چون زهرامو
من و آتیشِ بین موهام
من و زخم روی بازوهام
میبینی دست به دیوارم من
چون نداره رمق زانوهام
ویرونه شده جای دختر دردونه
ویرونه واسه دخترت مثه زندونه
... مَنِ الذی اَیتمنی ، بابا حسین (3) ...
خبر داری خیلی برات بیتابم
کنج خرابه اومدی مهتابم
منی که جام بوده فقط آغوشت
چند شبه که روی زمین میخوابم
منم و اشک و آه و ناله
صورتم پُر شده از آلاله
تن من گوشه ی ویرونه ست و
تن تو گوشه ی گوداله
دلتنگه دخترت با غصه ها میجنگه
دلتنگه بالش زیر سرش از سنگه
... مَنِ الذی اَیتمنی ، بابا حسین (3) ...
با اینکه از نبودنت دلگیرم
با اینکه تنهایی شده تقدیرم
خوش اومدی کنج خرابه بابا
دارم کنار سر تو میمیرم
لبای خونیتو میبوسم
شده لبخند تو افسوسم
تا چشمامو رو هم میذارم
دوباره زجر میشه کابوسم
غم داره منم و یه روسری پاره
غم داره منم و حسرت یک گوشواره
... مَنِ الذی اَیتمنی ، بابا حسین (3) ...