بیچاره نوکری که حرم را ندیده است
شعرخوانی - شب ششم محرم الحرام 1398
بیچاره نوکری که حرم را ندیده است
درگاه صاحبان کرم را ندیده است
سوگند میخورم به غم روضه ی رباب
هر کس غم تو خورده دگر غم ندیده است
بیهوده بوده عمر کثیری که در این جهان
یک لحظه هم تکان علم را ندیده است
آقا گدای هر شبه ی روضه هایتان
از سفره ی کریمی تان کم ندیده است
برپایی عزای تو مطلوب عشق ماست
این روزگار جمع مصمم ندیده است
بی قید و شرط نوکر دربار دوستیم
قانون عشق رنگ متمم ندیده است
قلبی که زخم خورده از عشق رخ شماست
جز با نگاه لطف تو مرهم ندیده است
دور از تو با محرمتان عشق میکنم
عشقی که کل عالم و آدم ندیده است
شکر خدا که با همه ی مشکلات خلق
در پیش غیر تو سر ما خَم ندیده است