دیدم اعضای تنت را جگرم سوخت علی
روضه خوانی و دمام زنی - شب هشتم محرم الحرام 1398
دیدم اعضای تنت را جگرم سوخت علی
پاره های بدنت را جگرم سوخت علی
ناگهان زانویم افتاد زمین چون دیدم
طرز شانه زدنت را جگرم سوخت علی
چه کنم عمه نبیند بدن حمزه ایَت
مُثله دیدم بدنت را جگرم سوخت علی
لخته خونی که برون از گلویت آوردم
ریخت خون دهنت را جگرم سوخت علی
یوسفم کاش که میشد به میان حرمت
ببرم پیرهنت را جگرم سوخت علی
آن لبانی که اذان گفت بهم ریخته است
خُرد بینم دهنت را جگرم سوخت علی
نشد آخر لب عطشان تو را آب دهم
چه کنم سوختنت را جگرم سوخت علی
گر نیایند جوانان حرم یاری من
که برد خیمه تنت را جگرم سوخت علی