عشاق چون به درگه معشوق رو کنند
شعرخوانی - شب تاسوعای محرم الحرام 1398
عشاق چون به درگه معشوق رو کنند
با آب دیدگان تن خود شستشو کنند
قربان عاشقی که شهیدان کوی عشق
در روز حشر رتبه ی او آرزو کنند
عباس نامدار که شاهان روزگار
از خاک کوی او طلب آبرو کنند
سقای آب بود و لب تشنه جان سپرد
میخواست آب کوثرش هم در گلو کنند
بی دست ماند و داد خدا دست خود به او
آنان که منکرند بگو روبرو کنند
گر دست او نَه دست خدائیست پس چرا
از شاه تا گدا همه رو سوی او کنند
درگاه او چو قبله ی ارباب حاجت است
باب الحوائجش همه جا گفتگو کنند