گاهی وقتا توی خواب آروم میشه
سنگین – شب هفتم محرم الحرام 1398
گاهی وقتا توی خواب آروم میشه
علی آروم شِه رباب آروم میشه
به خدا چیز زیادی نمیخواد
با یکی دو قطره آب آروم میشه
سایه ی سرش پَرِ ملک شده
تازه یک ذره تبش خنک شده
کاش میشد فقط لباشو تَر کنند
لبش از عطش ترک ترک شده
مادرش گهوارشو تکون میده
اما این گریه مگه امون میده
اگه میتونی یه کاری کن حسین
بچم از تشنگی داره جون میده
... لای لای علی ، علی جان ...
به دلم زدی چه تیری حرمله
از خدا میخوام بمیری حرمله
بدجوری دل منو آتیش زدی
الهی آتیش بگیری حرمله
کاش که سهم گریه هات خنده نشه
کاش که هیچ بابایی شرمنده نشه
سر بچم به یه مو بنده حسین
مراقب باش از تنش کنده نشه
با خدا راز و نیازش رو ببین
دستای کوچیک و نازش رو ببین
مادرش ببیندش دق میکنه
آخه چشم نیمه بازشو ببین
... لای لای علی ، علی جان ...
سلام وب خوبی دارین . بنده هم تک بیت همراه با عکس نوشته کار می کنم خوشحال میشیم در خدمتتون باشیم.
چه کرده برق لبت با دلم؟ نمی دانم
همیشه کشته ی یک اتصال کوتاهم
همیشه زجر دشمن شادی آور نیست گاهی هم
دل یک گربه با مرگ سگی ولگرد می گیرد