نام ما را نوشتند غلام ، نام فامیلمان امام رضا
شعرخوانی – شام 29 صفرالمظفر 1398
نام ما را نوشتند غلام
نام فامیلمان امام رضا
به دل ماست روح امام حسین
به تن ماست جان امام رضا
مادرم جای شعر لالایی
هر شب از کرامتش میگفت
پدرم زیر گوش من خوانده
لا به لای اذان امام رضا
کودکی های من کنار تو بود
بین این صحن ها بزرگ شدم
سال ها با کبوتران حرم
خورده ام آب و نان امام رضا
کودکی ام چقدر زود گذشت
دل من تنگ شد برای خودم
من حسابی عوض شدم آقا
تو همانی همان امام رضا
حرم تو همیشه غوغا بود
آخرین خانه ی امید همه
هفتمین قبله گاه زائرها
هشتمین آسمان امام رضا
بین آغوش صحن ها بودن
زائرانی که گریه میکردند
دختری لال ناله زد بینِ
اشک و لکنت زبان امام رضا
مادرش بین صحن ها افتاد
پدرش گریه کرد و داد کشید
یا امام رئوف ممنونم
حضرت مهربان امام رضا
پیرمردی که اهل باران بود
چشمه ای داشت بین چشمانش
با نوای کریم خانی خواند
خادم روضه خوان امام رضا
من که روی سیاه آورده ام
کوله بار گناه آورده ام
به تو آقا پناه آورده ام
بده برگ امان امام رضا
آمدم ای شاه پناهم بده
خط امانی زِ گناهم بده