جانها به فدای تو ای حضرت ثارالله
شور – جلسه هفتگی 1398/10/11
جانها به فدای تو ای حضرت ثارالله
ذکر لب عشاقه مولا ابی عبدالله
گریه کن این روضه پیغمبر خاتم شد
هر کس به تو دل داده آقای دو عالم شد
ای شور مدام من داغ تو به دل دارم
دیگر چه غم از اینکه هستی تو خریدارم
... مولا ابی عبدالله ، مولا ابی عبدالله ...
از حب تو در سینه من دُر و صدف دارم
دلتنگ تواَم جانا تا شوق نجف دارم
تا پای ضریح خود ما را بکشان حیدر
انگور ضریحت را بر ما بچشان حیدر
هر ضربه ی شمشیرت در معرکه ها غالب
غرنده و طوفنده ای پور ابی طالب
... حیدر مددی مولا ، حیدر مددی مولا ...
ای شاه نجف با تو هر کس که برابر شد
یا نیمه شده یا که از معرکه ها در شد
ای حبل متین حیدر ، ای نقش نگین حیدر
ای آنکه زده پرچم در عرش برین حیدر
شمشیر دو دم داری ، تو نقطه ی پرگاری
بابای حسینی و بابای علمداری
... حیدر مددی مولا ، حیدر مددی مولا ...
شاعر : هاشم محمدی آرا