بری میمیرم وقتی میبینم تورو نمیشه که آروم بگیرم
زمینه – جلسه هفتگی 1398/11/02
بری میمیرم
وقتی میبینم تورو نمیشه که آروم بگیرم
کردی پیرم
من چجوری بی تو باشم نَه نمیشه من میمیرم
دنیای بی تو فاطمه تلخه به کامم
با غربتت شد غربت عالم به نامم
معلومه حالم از تو لرزش کلامم
میگم سلام هیشکی نمیکنه سلامم
... ای وای من (2) ، ای وای زهرا ...
پاشو بانو
میمیرم تا میبینم زهرا میشی پهلو به پهلو
هی نگیر رو
وقتی خیره میشی میفهمم چشات هم شده کم سو
پناه حیدر پاشو حیدر بی پناهه
هم صحبت این روزای من تها چاهه
چیزی نمیگی و جوابت با نگاهه
کُشتی علی رو این نگاه ماتم به راهه
... ای وای من (2) ، ای وای زهرا ...
خودم ندیدم
اما تو خوابش حسن چیزایی گفت که من شنیدم
میگفت دیدم
قد من کوتاه بود و من به دستاش نرسیدم
چقدر توون داره مگه یک زن بیمار
جوری زدن خوردی زمین خوردی به دیوار
خاکای کوچه چادرت رو کرده گلدار
زخمی شده حتی گلای رو گوشوار
... ای وای من (2) ، ای وای زهرا ...