تورو خواب دیدم تورو یادمه
سنگین – جلسه هفتگی 1395/06/03
تورو خواب دیدم تورو یادمه
همون شب که لالایی مادرم
داره بوی عطرت بهم میرسه
توی خلوت کوپه ی آخرم
تورو خواب دیدم تورو یادمه
دلم کفتراتو بغل کرده بود
یه گوشه توی دفتر حاجتش
یه شاعر نگاتو غزل کرده بود
دارم میرسم میرسه گنبدت
هوای چشام باز بارونیه
چرا حال اینجا یه جور دیگه ست
چرا عشق کم نیست ارزونیه
ضریح تو نزدیکه راهش کمه
غریبی که از راه دور اومده
نوشتم به خورشید هشتم سلام
به پابوسی ماه نور اومده
مگه دست من میرسه دست تو
صف عاشقاتو ببین پُر شده
خود آسمون هم نشسته زمین
نگاه کن نگاه کن زمین پُر شده
میشینم همینجا نگات میکنم
کنار همون که شبیه منه
داره غرق تو میشه حس میکنم
تورو توی اشکاش صدا میزنه
یه گوشه یکی زل زده سوی تو
میدونم میدونی دلش خونه نَه
داره عاشقت میشه با هر نگاش
مثه عشق لیلی به مجنونه نَه
یکی توی سجده ست چند ساعته
همه عاشق صحن و سجاده اند
مثه کفترات توی هفت آسمون
به گلدسته های تو دل داده اند
یه بچه کنار غم مادرش
نشسته به دستای تو زل زده
چه معصوم انگاری از چشماش
به چشمای معصوم تو پل زده
چقدر عاشقات پاک و خوبن آقا
میذاری منم خاک پاشون بشم
آخه عاشق عاشقاتون شدم
فدای امام رضاشون بشم
سفر روز آخر یه بغض عجیب
نگات میکنم با نگاه ترم
داری دور میشی دارم میرسم
توی خلوت کوپه ی آخرم
آقام یا رضا ، یا رضا ، یا رضا
شاعر : شبنم فرضی زاده