باز جشنه توی زمین و آسمون
سرود – میلاد امام حسن مجتبی (علیه السلام) 1398
هیئت غریب مدینه امیرکلا بابل
باز جشنه توی زمین و آسمون
کار دلم شده جنون با اسم جانان
باز امشب به سوی یار میدم سلام
گل میکنه روی لبام دم حسن جان
میخونم اینو که برام دلبر و دلداری حسن
نوکرم و عبد و غلام ، تو شَه درباری حسن
پشت در خونه ی تو عشقه گدایی به خدا
ای معدن جود و سخا خیلی کرم داری حسن
جونم ، من دیوونه و مجنونم
آقا عشق من از قدیم تویی تو
حاتم پیش تو میزنه زانو
که گدام و فقط کریم تویی تو
ای جان به تو که دلدار منی
از روز ازل هستم حسنی
ای دلبر قربون روی ماه تو
به گیسوی سیاه تو آقا اسیرم
مجنونم همیشه من به پای تو
کوری دشمنای تو واست میمیرم
اینکه فدای تو بشم حاجتمه حضرت عشق
هر چی که از خوبی تو بگم کمه حضرت عشق
تویی که هستی حق تبار حق تویی جلوه ی نور
آقام حسن بن علی و فاطمه حضرت عشق
جانا ، میره قربون تو بابا
تویی گل پسر حضرت زهرا
از تو اِنقدر میخونم آقاجون
تا بشن حسنی تموم دنیا
ای جان به تو که دلدار منی
از روز ازل هستم حسنی