گرفته دل دوباره بساط غم به راه شد
زمینه – شهادت امام جعفر صادق (علیه السلام) 1398
هیئت جنت العباس شهریار
گرفته دل دوباره بساط غم به راه شد
شقایق نوحه خوان غم آل عبا شد
میگیره نفس تو سینه ، چه خبره تو مدینه
دوباره شده دلاشون پُره حس بغض و کینه
شب بود و هجوم اشقیا
با قلب و یه باطن سیاه
هی میزد لگد به چوبه ی در
این حال و هوا رو گریه ها
این رسم هجوم بی حیا
یاد دل میاره داغ مادر
... واویلا ، امون امون امون ... (2)
... واویلا ، امون امون امون از این غم ...
منو پای برهنه توی کوچه کشوندن
یه پیرمردو پشت یه مرکب میدووندن
من و غم کوچه بازار ، دست بسته بزم اغیار
یا جلو چشامه زینب ، یا جلو چشامه مسمار
این قوم عدو اگه بدن
حتی لااقل اگه زدن
به اهلم روا نشد جسارت
اهل من کجا و بزم مِی
اطفالم کجا و کعب نِی
وای از داغ زینب و اسارت
... واویلا ، امون امون امون ... (2)
... واویلا ، امون امون امون از این غم ...
بازم آتیش و دود ، بازم سرخیِ مسمار
داره بغض مدینه دوباره میشه تکرار
شعله میکشه زبونه ، اشکه از چشام روونه
هم خیره چشام به آتیش هم خیره به درب خونه
آتیش و مدینه مادرم
یاد یک سه ساله دخترم
بین شعله کل خاطرم سوخت
زخم خار پای پُر آبله
روش نیلی دلش پُر از گله
هی میگفت بابا گل سرم سوخت
... واویلا ، امون امون امون ... (2)
... واویلا ، امون امون امون از این غم ...