نمیدانم که هست اینجا که باور میکند ما را
مدح خوانی – میلاد حضرت علی بن موسی الرضا (ع) 1399
نمیدانم که هست اینجا که باور میکند ما را
مس و مفرق اگر باشیم هم زر میکند ما را
نمیدانم چه سری هست در آب و هوایش که
نسیمی می وزد چون جان مطهر میکند ما را
فدای مِهر آقایی که از الطاف بسیارش
شبیه حضرت ارباب نوکر میکند ما را
فدای دستهای از هنر سرشار معمارش
که با آئینه و کاشی مسخر میکند ما را
فدای شاه دخت حضرت موسای کاظم که
خودش راهی دربار برادر میکند ما را
به گرد مرقدش کردم طواف این دور و بر
نشستم گوشه ای گفتم کبوتر میکند ما را
دلم در کفشداری زیر پا افتاده آقا جان
که اطراف ضریحت یاد محشر میکند ما را
به بازار رضا رفتم نسیم عشق می آمد
و دیدم روح عشق تو معطر میکند ما را
دلم از آب سقاخانه اش یک جرعه هم نوشید
غلام حضرت ساقی و ساغر میکند ما را
شبی از دور دیدم پنجره فولاد را گفتم
خراب عشق سلطانم که بهتر میکند ما را