بی عشق تو همیشه گره خورده به کارم
بی عشق تو همیشه گره خورده به کارم
افتاده زمین بی نظر لطف تو بارم
بی عشق حسین بن علی کافر محضم
من از نظر شیخ اگر مسئله دارم
گویند مکن روزشماری که حرام است
دلتنگ محرم شده ام چاره ندارم
با بالش غم من سر شوریده ی خود را
تا از غم عشقت نشود تر نگذارم
حالا که شده مسئله تان روز شماری
نامردم از امروز که لحظه نشمارم
من نوکر اربابم و آقایم حسین است
شادم که غلامند همه ایل و تبارم
عاشق نتوان گفت به مثل منی آقا
چون عبد گنهکار و سیه روی نگارم