ای گنج پنهان هستی ، ای نغمه ی چشمه ساران
سنگین – جلسه هفتگی 1390/06/09
ای گنج پنهان هستی ، ای نغمه ی چشمه ساران
هر جا که نام تو باشد گیرد دلم شوق باران
دارم به سر آرزو در کوی تو درمانده باشم
یک شب سر سفره ی تو مهمان ناخوانده باشم
دل صاحب خود شناسد گر گم کند یک دم او را
از باده غافل نماند بو میکِشد چون سبو را
آقا گدا پروری کن ، دوباره باز سروری کن
برات دلم خونده غزل از عاشقات دلبری کن
... بقیة الله اَلعجل ، بقیة الله اَلعجل ...
آقا بیا رو نشان ده ، خسته شدم از شنیدن
از تو فقط یک اشاره از ما که با سر دویدن
خود آگهم با گناهم قلبت رو آقا شکستم
همچون گدایی دوباره بر سر راهت نشستم
عمری سر سفره ی عشق من جیره خوار تو هستم
چون افتخارم همین بس عاشق زار تو هستم
آقا گدا پروری کن ، دوباره باز سروری کن
برات دلم خونده غزل از عاشقات دلبری کن
... بقیة الله اَلعجل ، بقیة الله اَلعجل ...
گر صاحب الامر عالم با من نبودش چو میلی
مجنون چرا کرده ما را هوش از سرم برده لیلی
من در رَه منزل عشق آخر کجا را بجویم
کِی میشود در کنارت اِیاکَ نَعبُد بگویم
هر جا که نام تو باشد آیم سراسیمه آقا
با ذکر یا مهدیِ تو عمرم شده بیمه آقا
آقا گدا پروری کن ، دوباره باز سروری کن
برات دلم خونده غزل از عاشقات دلبری کن
... بقیة الله اَلعجل ، بقیة الله اَلعجل ...
سلام خیلی دنبال پیشواز این مداحی گشتم نداره؟