چشمان توست باده و البته جام هم
شعرخوانی- شب سی ام محرم الحرام 1397
چشمان توست باده و البته جام هم
سرمستی بدون خمار و مدام هم
آنجا که ذوالفقار تو هوهو کشد به رزم
دل میبَری زِ حضرت خیرالاَنام هم
وقتی اذان به نام قشنگت مزین است
یعنی بسوی توست سجود و قیام هم
در زیر پرچمی که بر آن نام مرتضاست
هم عزت است و هم صلوات و سلام هم
آقا که جای خود به صف حشر قنبرش
شاید کند شفاعت ما را غلام هم
من لا رفیق جز تو علی جان که سالهاست
هستی رفیق سینه زنانت اما امام هم
مردم به خاطر تو به من لطف میکنند
دادی به نوکران خودت احترام هم