آخر کاره ، دوری دشواره
آخر کاره ، دوری دشواره
توی شهر غم شدم آواره
دلم شکست یه بغض سنگین توی صدامه
پُر از غمم یه دنیا حسرت توی نگامه
نیا ، نیا ، یا حسین
نیا که کوفه مردمش بیمارن
نیا که از بابات علی بیزارن
نیا که فکر خنده و آزارن
... نیا به کوفه یا حسین مولا جان ...
پُره بارونم ، اینجا حیرونم
دلم آشوبه زار و گریونم
اینا همش تو فکر انگشترن حسین جان
نیا آقام که پیرهن میدرن حسین جان
نیا ، نیا ، یا حسین
نیا به خواهرت جسارت میشه
به دخترای تو اهانت میشه
تموم خیمه ی تو غارت میشه
... نیا به کوفه یا حسین مولا جان ...
کوفی دل سنگه ، پُره نیرنگه
حنای مردم دیگه بی رنگه
اگه میای یه چندتا معجر اضافه بردار
سر منو میبینی آخر تو کوچه بازار
نیا ، نیا ، یا حسین
رو نیزه اصغر تورو میبندن
به اشک بچه های تو میخندن
تو کوفه قبر مسلمت رو کندن
... نیا به کوفه یا حسین مولا جان ...