غیر از محرم و غم اربابم و حرم
غیر از محرم و غم اربابم و حرم
دیگر هوای عشق کسی نیست در سرم
بسیار بوده ام پِی درمان حال خویش
اما نکرده هیچ کسی جز تو بهترم
باور نمیکنی ولی از عشق گنبدت
گاهی خیال میکنم اصلاً کبوترم
مثل کتیبه های طلا کاری ضریح
اسم تو نقش بسته فقط روی باورم
کافیست امتحان ارادت کنی مرا
من درس نوکری خودم را که از بَرَم
حتی اگر برانی از این در نمیروم
تا میشود به جان تو نَه جان مادرم
عاقل نخند دور مرا خط بکش برو
چون در جنون از آنچه ببینی فراترم