نازل شده به دفتر ما حا و سین و نون
شعرخوانی - شب ششم محرم الحرام 1399
نازل شده به دفتر ما حا و سین و نون
باران وحی آمده با حا و سین و نون
درگیر لکنت است زبان فرشتگان
شد عین و را و شینِ خدا حا و سین و نون
گفتیم اسم اعظم پروردگار چیست
درجا ندا رسید که یا حا و سین و نون
ما هر چه خواستیم نوشتند مسجاب
چون خوانده ایم قبل دعا حا و سین و نون
حالا که گفته اند به عشقش نفس بزن
باید حسین دم شود و بازدم حسن
ما سائلان دست به دامان گرفته ایم
کشکول زیر نم نم باران گرفته ایم
از قطره های آب وضویت همیشه آب
از نان خوران خانه ی تو نان گرفته ایم
ما از جُذامیان سر راهت از قدیم
دارو برای نسخه ی درمان گرفته ایم
وقت سلوک از لب دکان اهل ذکر
ذکر حسین جان و حسن جان گرفته ایم
از لحظه ای که در به درِ در زدن شدیم
موقوفه ای برای حسین و حسن شدیم
وقتی بساط مستی مان جور میشود
نامت شراب میشود انگور میشود
حای حسن حلاوت حلوایی از بهشت
سینش میان سفره ما سور میشود
ما بی نوا و نان و نوا نون نام توست
با گفتن از تو روزی مان نور میشود
رحمی کن و نقاب بزن دارد آفتاب
از شدت درخشش تو کور میشود
نام تو را ادامه ی کوثر نوشته اند
از روی حای حضرت حیدر نوشته اند
موسی همین که گفت حسن جان کلیم شد
با لقمه های علم تو لقمان حکیم شد
عیسی شفا گرفت و مسیحا شد و سپس
در چهارمین حریم شفایت مقیم شد
جبریل با بهانه ی وحی آمد و نشست
از عشق آب و دانه ی تو یا کریم شد
حتی گدای خانه ات از سفره دارهاست
از همنشینی ات رمضان هم کریم شد
روزی هزار شکر درِ این خانه نوکریم
اَنت الکریم ، اِبن الکریم و اَخُ الکریم
ای واژه ی سکوت پُر از امام صبر
ای آنکه ریختند به کام تو جام صبر
ای پِی کننده ی شتر فتنه های شوم
ای ذوالفقار خسته میان نیام صبر
وقتی نمازِ راه علی در قنوت بود
برپا نگاه داشتی اش با قیام صبر
یک داستان نوشته ام از زندگانی ات
با نام گریه دار امامی به نام صبر
ای صبر تو تجلی پیکار کربلا
باید تو را نوشت جلودار کربلا
شاعر : رضا قاسمی