ارباب گفته ام که تو نوکر بخوانی ام
شعرخوانی - شب هشتم محرم الحرام 1399
ارباب گفته ام که تو نوکر بخوانی ام
از قید و بند عالم هستی رهانی ام
ارباب گفته ام که بدانند کل خلق
دنبال خویش تا به ابد میکشانی ام
اکنون اگر چه پیرم و فرتوت و ناتوان
مولا خودش خریده مرا در جوانی ام
غیر از علی و آل علی در تمام عمر
خیری ندیده ام دگر از زندگانی ام
مثل سگی که صاحب خود را رها نکرد
جایی نمیروم من اگر هم برانی ام
آقا چه میشود که شبی صحن کربلا
در بین نوکران عزیزت نشانی ام
وقتی که سینه میزنم و گریه میکنم
احساس میکنم به خدا آسمانی ام
ما را شبی غلام رقیه خطاب کن
رحمی نما که از غم عشقش روانی ام