پشت و پناه حرم ، ساقی طفلان من
زمینه - شب تاسوعای محرم الحرام 1399
پشت و پناه حرم ، ساقی طفلان من
دلبر اُم البنین ، قوت دستان من
با وفا تنهام نگذار
با وفا موندم بی یار
با وفا دادی بر بادم
کار من بی تو زاره
بی تو میشن آواره
ای برادر خونوادم
ای حیدرم وای ، دلاورم وای
برادرم وای ، برادرم وای
... برادرم وای ، برادرم وای ...
دیده به راه توئه بین حرم دخترم
اما شدی غرق خون نَه نمیشه باورم
غرق خون چشمای تو
رو زمین دستای تو
مشک تو شد پاره پاره
ترسه تو چشم زینب
جون من اومد بر لب
خالی شد پشتم یکباره
صاحب لوا نرو ، ای با وفا نرو
مشکل گشا نرو ، برادرم نرو
... برادرم وای ، برادرم
وای ...
بی تو برادر شکست حیثیت لشکرم
ای کس و کارم بگو چی میشه وضع حرم
قامتم خم شد آخر
فرق تو مثل حیدر
وا شده ای وای از این غم
ای تموم احساسم
نیزه زاری عباسم
جون میدم پیش تو کم کم
شدم حزین وای ، خوردم زمین وای
از روز زین وای ، برادرم وای
... برادرم وای ، برادرم وای ...