ای کمال حُسن داور یا حسن
واحد – شب 28 صفرالمظفر 1391
ای کمال حُسن داور یا حسن
ای زِ سر تا پا پیمبر یا حسن
ای به روی سینه ی ختم رسل
صورتت قرآن دیگر یا حسن
در شجاعت چون امیرالمؤمنین
از تو آید فتح خیبر یا حسن
... روحی فداک یا حسن ...
پرورشگاه تو ای جانِ جهان
دامن زهرای اطهر یا حسن
صلح تو یک کربلا خون و قیام
جنگ تو اعجاز حیدر یا حسن
جنگ عاشورا قیام کربلا
از تو آید چون برادر یا حسن
بر دفاع دین حق این جنگ و صلح
هر دو با هم شد برابر یا حسن
سایه ی باب البقیعت بهر من
زِ آفتاب کعبه بهتر یا حسن
دور قبر بی چراغ روز و شب
میزند مرغ دلم پَر یا حسن
... روحی فداک یا حسن ...
صبر تو صبر امیرالمؤمنین
عزم تو میراث مادر یا حسن
ای که جای اشک چشم آسمان
در غمت افشانده اختر یا حسن
از مزار بی چراغت میدهی
نور بر دلها سراسر یا حسن
دور قبر بی چراغ روز و شب
میزند مرغ دلم پَر یا حسن
ای خوش آن زائر که در پشت بقیع
نیمه های شب زند در یا حسن
... روحی فداک یا حسن ...
روز مشحر میشود با یاد تو
اشک چشم شیعه کوثر یا حسن
سوزهای مخفی و ناگفته ات
میزند بر سینه آذر یا حسن
دیده ای کز بهر تو گریان بُوَد
نیست گریان روز محشر یا حسن
قتل تو آن هم به دست همسرت
بود کِی اینگونه باور یا حسن
خون دلهایی که عمری خورده ای
از دهانت ریخت آخر یا حسن
با چه جرمی بر تن مسموم تو
تیر کین بنشست تا پَر یا حسن
حق ذی القربی ادا شد تا تو را
تیر کین آمد به پیکر یا حسن
کاش میشد در کنار تربتت
میزدم بر سینه و سر یا حسن
... روحی فداک یا حسن ...