عاشقی کار دلای مبتلاست
سنگین – شب 30 صفرالمظفر 1395
عاشقی کار دلای مبتلاست
این صدای یک گدای بی نواست
دلامون سمت حرم پر میزنه
زائر غریب مشهدالرضاست
... یا امام رضا غریب الغربا ...
ذکر لبها یا غریب الغربا
من دخیلم یا معین الضعفا
مهربونم آقاجون عزیز دل
دستمو بگیر علی موسی الرضا
اومدم کارمو روبراه کنی
آقاجون به ما یه نیم نگاه کنی
گره افتاده به کارم میدونی
اومدم تا که گره هامو وا کنی
... یا امام رضا غریب الغربا ...
خیلی از روی تو آقا خجلم
عشق تو شده تموم حاصلم
اگه روزیم نشده بیام حرم
دوباره میخونم از سوز دلم
قربون کبوترای حرمت
قربون این همه لطف و کرمت
گفته ای هر کی میاد به دیدنم
من میام سه جا بهش سر میزنم
توی قبرم آقاجون منتظرم
تا بذاری کف پاتو رو سرم
آقاجون مگه بدا دل ندارن
بیا آقا قربون اون قدمت
... یا امام رضا غریب الغربا ...
آره میدونم خودم خیلی بدم
پشت پا به خوبیای تو زدم
اعتبار نوکریِ من تویی
مطمئنم که نمیکنی ردم
دخیل پنجره فولاد تواَم
نوکر خودت و اجداد تواَم
یه سلام بدم من از باب الجواد
عاشق صحن گوهرشاد تواَم
... یا امام رضا غریب الغربا ...