بَه چه صفایی ، عجب شبایی
بَه چه صفایی ، عجب شبایی
میگذرونیم زیر پرچم حسین
به به چه حالی(جایی) ، چه عطر چایی
پاتوق دنجمه بین الحرمین
آخ چه حبیبی ، چه بوی سیبی
پیچید امشب توی مِیخونه ی ما
آخ چه طبیبی ، عجیب غریبی
شده حال دل دیوونه ی ما
نفسم بندته ، کفتر شده دل جلدته
نَه فقط من که خدا هم عاشق لبخندته
بین من فاصله افتاده و قلبم آخه
خودم ایرانم و این دلم پناهندته
کس و کارمی همه میدونن
رفیقام مثه منه دیوونن
دلشون گرفت اینو میخونن
... پناهمی حسین ، پناهمی حسین ...
بَه چه شرابی ، چه عشق نابی
بهم هدیه داده سید الشباب
از دل و از جون ، سینه بزن چون
مزدمونو میده حضرت رباب
بَه چه شبایی ، چه بچه هایی
ما تو هیئت پیش هم بزرگ شدیم
همه میرفتن میون شهرو
ما پا منبر شما بزرگ شدیم
دیدی من بدون روضه هات پریشون میشم
مثه مجنون راهی کوه و بیابون میشم
به همه دور و بری هام شده ثابت که من
دو سه شب نیام تو این مِیخونه داغون میشم
حالا دیدی که همه دنیامی
حالا دیدی که مثه بابامی
حالا دیدی که خواب و رؤیامی
... پناهمی حسین ، پناهمی حسین ...
عشق نگاشی ، بَه چه داداشی
اصن عالم شده دیوونه ی او
بَه که چه رویی ، آخ چه عمویی
یوسف اندر خم یک کوچه ی او
اصل و نسب شیر ، طرز غضب شیر
دشمن از اُبهتش رفته زِ هوش
به دایی میره بچه ولیکن
این رقیه بدجوری رفت به عموش
کسی که بوتو نده نداره هیچ فایده
تا آخر نوکرتونم اجلم پا بده
رک و راست بهت میگم به خانوادم قسم
کل خونوادت عشقمن خدا شاهده
چی میخوام دیگه ساز دل کوکه
بی تو خونمون میشه متروکه
تو گرفتاری بگو اینو که
... پناهمی حسین ، پناهمی حسین ...