دیگه زندگیمون دوام نداره
زمینه – شب سوم فاطمیه دوم 1399
دیگه زندگیمون دوام نداره
دیگه این خونه احترام نداره
یه عده به غلاماشون سپردن
رسیدید به علی سلام نداره
نفسو با غم یار میزنم زهرا جان
تو خونه حرف با مسمار میزنم زهرا جان
سرتو بستی و زار میزنم زهرا جان
تو کوچه سر به دیوار میزنم زهرا جان
... امان ای دل ، امان ای دل ...
خونه سوخت خونه ی دلبریمون سوخت
دل بچه های مادریمون سوخت
چادر کوثر و عبای حیدر
خاطرات زن و شوهریمون سوخت
دیگه بارونی ام شب تا سحر زهرا جان
نخ چادر تو مونده رو در زهرا جان
امون از در و این چشمای تر زهرا جان
کمک من نیومد یه نفر زهرا جان
... امان ای دل ، امان ای دل ...
حالمو از در سوخته سوال کن
خودتو جای مرتضی خیال کن
خداحافظیِ تو منو کشته
بسه دیگه نگو منو حلال کن
کلمات حُسینت شده آه وا اُماه
قرارمون غروب قتلگاه وا اُماه
روزگار حرم میشه سیاه وا اُماه
یه حسینه و دورش یه سپاه وا اُماه
... وای اُماه ، وای اُماه ...